به گزارش روابط عمومی پویش ملی در بهشت؛ مجموعه پژوهش های قرآنی با عنوان شناسنامه پارسایان با قلم دکتر فرهاد ترابی، دکترای علوم و قرآن و حدیث و معاون نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های استان البرز منتشر شد.
قسمت بیست و یکم: از یادرفتگان رستاخیز
«وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى؛ قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَني أَعْمى وَ قَدْ كُنْتُ بَصيراً؛ قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى(طه/۱۲۶)؛ و او را به روز رستاخیز، نابینا برانگیزیم؛ مى گويد: پروردگارا، چرا مرا نابينا برانگیختی، با آنكه بينا بودم؟ مى فرمايد: همان طور كه نشانه هاى ما بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى، امروز همان گونه فراموش مى شوى.
به هر روی، داستان زندگی این جهانی او پایان می یابد، و به زیستگاه ناشناختۀ دیگری، کشانده می شود؛ ولی در آن جهان، خود را نابینا می یابد، و آنجا که جهان راستی ها و حقایق است، چنین فضایی برای او که چشم پاکِ حقیقت بین نیاز دارد، تاریک و سیاه است. در این هنگام می پرسد: ای پروردگار، چرا مرا نابینا به صحنۀ رستاخیز آوردی؟ با این که در دنیا دو چشم بینا داشتم، و همه چیز را می دیدم. پاسخ می شنود: آری، در دنیا، دیدگانی داشتی پرفروغ که همه دیدنی ها را می دیدی، ولی هیچ وقت، چشم حقیقت بین خود را نگشودی، و پس زمینۀ درخشان کیهان و انسان[ آفاق و انفس] را که همه هستی را از حضور خود پر کرده است، ندیدی، و یا نادیده انگاشتی. به دیگر سخن، آن روزها که چهره واقعی خود را با نقطهْ قلم های اعمال و رفتار، بر روی تابلوی سپید جان، می نگاشتی، خود، قلم چشم نگار، به دست نگرفتی، و از نقطه چین دیدگان حق بین، به غفلت، روی برتافتی، و ناگزیر، امروز چشم جان بین نداری که بتوانی ببینی. «کَلا إنَهًم عَن رَبِهِم یَومَئذ لَمَحجًوبون» (مطففین/۱۵)
شیر بی دم و سر و اشکم که دید؟ *** این چنین شیری خدا کی آفرید؟
نظرات