به گزارش روابط عمومی پویش ملی در بهشت؛ به همت دفتر هم اندیشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فلاورجان و زیر نظر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای آزاد اسلامی استان اصفهان نشست هم اندیشی با موضوع تقابل ایران و آمریکا و آینده برجام با شرکت قریب به 200 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای آزاد اسلامی برگزار شد.

حجت الاسلام و المسلمین عباسعلی حیدری مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در آغاز برنامه با اشاره به رابطه ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی ایران گفت: بحث مربوط به نحوه ی ارتباط ایران و آمریکا همواره به دلیل پیامدهای سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی که در کشور ما داشته از جذابیت برخوردار است. زیرا مردم با پیامدهای این ارتباط مواجه می شوند. در چند سال اخیر که دولت ایران به سمت مذاکره تمایل داشته است، بسیاری از فعالیتها برای به نتیجه رسیدن برجام متوقف شده؛ اما پس از گذشت چند سال همچنان فرجام برجام نامشخص است و امیدواریم که مذاکرات تبعات بیشتری به مردم تحمیل نکند. 

سخنران این برنامه دکتر سیدمصطفی خوش چشم در آغاز بحث خود گفت: حداقل در سالهای گذشته برجام پیشانی روابط ایران و آمریکا و به عنوان استراتژی اصلی آمریکا در مواجهه با ایران است و نه همه ی گامهای آن. در حالیکه روابط ایران و آمریکا از زمان جنگ افغانستان با تصمیم آمریکا به ایجاد خاورمیانه جدید و ایجاد تنش و ناامنی در منطقه خاورمیانه با هدف پیشگیری از تبدیل شدن چین به یک ابرقدرت اقتصادی، وارد فاز جدیدی شده است، در سالهای اخیر این روابط برای آمریکا به یک چالش جدی تبدیل شده و وضعیت برای آمریکا از همیشه بدتر است. زیرا علیرغم سیاست فشار حداکثری، نه تنها در تغییر رژیم ایران موفق نبوده است بلکه حتی نتوانسته از قدرت ایران در منطقه بکاهد.

این کارشناس خبرگزاری فارس ادامه داد: آمریکاییها در سال های اخیر به این نتیجه رسیدند که هزینه های حمله نظامی به ایران به قدری زیاد است که مقرون به صرفه نیست و آمریکا را در باتلاق دیگری فرو می برد؛ لذا در اندیشکده های برتر خود سیاست چماق و هویج را در رابطه با ایران در تدوین نموده و پیش گرفته بودند. چماق همان سیاست تحریم و هویج همان سیاست اعمال ملایمت ظاهری و تمایل به مذاکره با ایران است. سیاستی که اندیشکده ها به آمریکا دیکته می کردند، ایجاد تعامل جدیدی برای مهار ایران بود. برای اینکه بتوانند ابتدا حرکت ایران را کند کنند، سپس متوقف کنند و بعد به عقب برگردانند. و در این مهار کردن علاوه بر توان هسته ای ایران، توان موشکی بالستیک و کروز و توان منطقه ای هم در دستور است که گام به گام اجرا می شود.

این متخصص مسائل بین الملل و سیاست خارجه در ادامه به تشریح تحریم ها پرداخت و گفت: دولت ایران در دوره خاتمی و روحانی به دنبال برطرف کردن تحریمها بوده است. در حالیکه آمریکا دشمنی خود با ایران به عنوان مهم ترین و اثرگذارترین قدرت منطقه ایادامه می دهد و مهار ایران را دنبال می کند و هرگز به دنبال حل اختلاف نبوده است. آنچه آمریکا تحت عنوان اعتمادسازی از سال 2007 آغاز نمود در سال 2020 میوه داد. از دوران اوباما دو رکن اعتمادسازی و تحریم در سیاست آمریکا (سیاست هویج و چماق ) آغاز شد. در حالیکه با تغییر لحن و ادبیات سیاسی، حتی از واژه رژیم ایران و گزینه نظامی استفاده هم نمی کردند، اما در عمل تحریمها را به تدریج با ساختار قوی تری تقویت کردند. ولی ترامپ از آنجا که فردی قلدرمآب بود نتوانست توازن بین دو رکن اعتمادسازی و تحریم را حفظ کند. حتی صراحتاً شهادت سردار سلیمانی را گردن گرفت. او فقط تحریمها را شدت بخشید و برجام را پاره کرد؛ تحریم‌های تازه طراحی شده لایه لایه است و علاوه بر لایه های اول تا چهارم تحریم، دو قانون آیسا و کاتسا را هم شامل می‌شود. در حالیکه قبل از برجام ما فقط تحریمهای ثانویه هسته‌ای را داشتیم، امروز به اسم تروریسم و حقوق بشر لایه های جدیدی از تحریم ایجاد شده که در واقع تحریم ها را به شدیدترین شکل و مستحکم ترین ساختار ممکن رسانده است. لایه لایه بودن تحریمها به صورتی است که به راحتی نشود آنها را دور زد.

کارشناس برنامه تلویزیونی جهان آرا  در خصوص تاثیر تحریمها بر ایران گفت: متخصصان می گویند یک دوره پیک زمانی برای اثرگذاری تحریمها 5/1 تا 2 سال است. با وجود طراحی شدیدترین تحریم‌های ممکن(حتی شدیدتر از تحریم کره شمالی) که ایران را به طرز عجیبی در اقتصاد بین المللی استثنا می کند، بعد از دو سال مقامات آمریکا اذعان کردند که تحریمهای حداکثری بر ایران بلااثر شده و ناکارآمد بوده است و صادرات نفت ایران از چندصدهزار بشکه به 5/1 میلیون بشکه نفت رسیده. زیرا ایران وارد معامله با کشورهای دیگری که در لیست تحریم بودند مثل ونزوئلا شد. در این مدت ایران با صادرات بنزین به ونزوئلا پول آن را پیش از ارسال محموله به صورت شمش طلا دریافت نمود و نه تنها توانست تحریمها را دور بزند بلکه حتی این هراس را ایجاد کرد که ونزوئلا با دریافت پهباد و موشک از ایران در حیات خلوت آمریکا تبدیل به ایرانی دیگر برای آمریکا شود.

دکتر خوش چشم گفت: اینکه می بینید بایدن در حالیکه در تبلیغات انتخاباتی خود ایران را جزو اولویت های کاری خود عنوان نمی کرد امروز تمایل دارد که مجدداً با ایران مذاکره کند، به دلیل بی اعتبار شدن تحریم ها از طرفی و از طرف دیگر سیاست مناسب ایران و رشد توان هسته‌ای است. اگر ایران مجددا با برداشتن چند تحریم به مذاکرات تن دهد قطعا بعد از چند ماه آمریکا قانون کاتسا و آیسا را فعال می کند که در این صورت کارشناسان معتقدند دلار تا 60 هزار تومان خواهد رسید و شرایط اقتصادی بسیار سخت تر می‌شود. در حالیکه هم اکنون ما فشار حداکثری را پشت سر گذاشته ایم. سانتریفیوژهای پیشرفته و غنی سازی را در دستور کار داریم. بعد از حمله تروریستی و زدن سالن کالیبراسیون وقتی همه منتظر  IR6 بودندایران از IR9 رونمایی کرد. برای همین آمریکا حاضر شدبخشی از پولهای بلوکه شده ایران و چند تحریم اولیه که زیاد هم اثرگذار نیستند را برگرداند. این اهرم فشار ایران است که با مذاکره ابتدا این اهرم فشار و در مراحل بعدی موشکها و قدرت منطقه ای ما را خواهند گرفت. مقامات آمریکا مرتب در مصاحبه های خود گفته اند که هدفشان یک مذاکره خوب با ایران است. آنچه از نظر آنها مذاکره خوب است گرفتن همین اهرمهای فشار و موشکها است که حداقل حالت بازدارندگی دارد. علت اقدامات تروریستی اخیر، انفجار نطنز و اقدامات خرابکارانه که منجر به قطع برق در تاسیسات هسته ای شد نیز همین است که ایران نتواند سانتریفیوژها را فعال نگه دارد و اهرم فشار خود را از دست بدهد و پیرو آن آمریکا نظم مورد نظر خود را در خاورمیانه پیاده کند.

این کارشناس امور بین الملل به عنوان حرف آخر گفت: حرف آخر اینکه نوک پیکان تقابل ایران و آمریکا برجام است. برگشتن به برجام عواقب بسیار بدی را برای کشور خواهد داشت. اما مقاومت و برنگشتن به آن مصداق ضرب المثل چند روز بخور نان و تره، بعداً بخور نان و کره است.