زکات مزرعه رویش

در بیش از 27 مورد، هم آغوشی نماز و زکات در سراسر آیات قرآنی، نشان دهنده آن است که نمازی به آسمان عِلّیّون راه می یابد و دیدگان مقرّبان را به سوی خود خیره می کند که با هم دردی و مواسات با نیازمندان همراه باشد. 

قسمت چهارم مدل زندگی مؤمنانه

زکات مزرعه رویش   

«وَ الَّذينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ (4)؛ و آنان[ مؤمنان] کسانی اند كه زكات مى ‏پردازند»

سوّمین ویژگی مؤمنان، مشارکت دادن نیازمندان در برخورداری های مالی و امکانات زندگی است. اموالی که دل کندن از آنها، برای بسیاری دشوار و به گونه ای جان کندن است، ولی مؤمنان در اجرای این رفتار اجتماعی، خودپردازند، و منتظر دستور و بخش نامه نمی مانند، و با کمال خرسندی در انجام آن پیشگامند؛ و بر این مبنا است که می فرماید:   فاعِلُونَ، و با زکات زندگی می کنند، و با آن، زندگی می سازند: زندگی خود – چون برکت می آورد، و ابدیت می آفریند- و زندگی دیگران – چون دل ها و بال های شکسته را دوباره به هم می آورد، و امید می بخشد، و فرصتی دیگر برای برخاستن و روییدن فراهم می سازد. وه که چقدر زیباست..... این زکات..... روییدن و رویاندن..... و دوباره و چند باره..... از ریشه روییدن!    

واژه زکات از ریشه زَكَا الزّرعُ‏ يَزْكُو  به رویش پرمحصول گیاه گفته می شود. (مفردات ألفاظ القرآن، 380) سپس، معنای آن گسترش می یابد، و در خصوص افزایش اموال و درآمد، و بالندگی فضائل انسانی { قد اَفلَحَ مَن زَکّاها} به کار گرفته می شود. بنابر این، زکات به مفهوم درآمد و داراییِ افزون بر نیازهای شخصی و خانوادگی است که بنابر فطرت الهی و کمال انسانی، بخشی از آن اموال و درآمد زائد بر نیاز، در اختیار افرادی قرار داده می شود که درآمد کافی برای تأمین نیازمندی های ضروری زندگی خود را ندارند. 

افزون بر آن که زکات در این آیه به معنای زکات فقهی که شامل نه چیز می شود، نیست، و همه انفاق ها و صدقات مستحبی و وظایف مالی واجب را در بر می گیرد. زیرا سوره در مکّه نازل شده، و در آن زمان، هنوز زکات واجب فقهی قانون گذاری نشده بود. چنان که در توصیف حضرت عیسی (ع) می فرماید: «وَ أَوْصاني‏ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا» (مریم/31)

ما اگر بخواهیم برای دعوت انبیا در طول تاریخ بشر، کلیدواژه انتخاب کنیم، می توانیم در دو واژه خلاصه کنیم: نماز، زکات.
نماز، سمبل ارتباط روزانه با پروردگار؛ زکات، نماد ارتباط عاطفی – انسانی با مردم 
یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین،  میانه ی  میدانم  آرزوست

  برخی از بزرگان دین شناس کهن، بر این باورند که تمامی دعوت پیامبران را می توان در کادر دو جمله قرار داد: 1. التعظيم لأمر اللّه، 2. و الشفقة على خلق اللّه؛ احترام و ادب در برابر خدا و فرمان خدا؛ و دیگری، مهرورزی و دلسوزی برای مردم. (رک: هزار و يك كلمه،ج‏1،ص424، كلمه 190؛ تفسير حدائق الروح و الريحان،   ج‏24،ص40)

برخی این جمله زیبا و جامع را از سخنان رسول خدا (ص) دانسته اند، با این که چنین سخنی در جوامع روایی عامّه و خاصّه یافت نمی شود؛ و برخی دیگر آن را به خواجه نصیرالدین طوسی نسبت داده اند، ولی آنچه درست می نماید، آن است که این سخن مربوط است به عارف نامی سده پنجم و ششم هجری، شیخ احمد غزّالی طوسی. ( رک: التفسير المنير فى العقيدة و الشريعة و المنهج / ج‏29 / 289 )  

از سوی دیگر، در بیش از 27 مورد، هم آغوشی نماز و زکات در سراسر آیات قرآنی، نشان دهنده آن است که نمازی به آسمان عِلّیّون راه می یابد و دیدگان مقرّبان را به سوی خود خیره می کند که با هم دردی و مواسات با نیازمندان همراه باشد. 

نیز، مهم ترین رابطه انسان ها با یکدیگر، رابطه اقتصادی و عاطفی است، و به همین دلیل، قرآن کریم، بی استثنا در توصیف گروه های مختلف الگوپذیر، نوع رابطه اقتصادی- عاطفی آنان با نیازمندان را یادآور شده است: در معرفی گروه متّقین: وَ مِمّا رَزَقناهُم یُنفِقُونَ (بقره/3)؛ دربازشناخت عبادالرحمان: وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً (فرقان/67)؛ در توصیف ابرار: وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً (انسان/8)؛ در وصف اصحاب یمین: أَوْ إِطْعامٌ في‏ يَوْمٍ ذي مَسْغَبَةٍ؛ يَتيماً ذا مَقْرَبَةٍ؛ أَوْ مِسْكيناً ذامَتْرَبَةٍ (بلد/16)ِ در معرفی مُخبتین: وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (حج/35)

علامه طباطبایی در تبیین جایگاه انفاق می نویسد: «تنها منشأ رذایل اخلاقی بشر به خاطر وجود دو طبقه اقتصادی مُتَضاد جامعه است، به‌طوری‌که طبقه مرفّه آن در کمال افراط و اسراف، آزاد و رها و غرق در لذّت‌های مادی باشند، و در مقابل آن، طبقه پایین در اوج محرومیت و گرسنگی به سر برند. در چنین جامعه‌ای که اقلیتی از پرخوری شکمشان به درد آمده، و اکثریتی از گرسنگی می‌نالند، زمینه‌ای برای دعوت به اخلاق و فضائل انسانی نمی‌ماند». (نک: طباطبایی، المیزان، ج 4، ص111) 

بنابراین، نسخه‌ای که علامه با استفاده از آیات قرآنی می‌پیچد، عبارت است از: « نزدیک کردن طبقات گوناگون جامعه به یکدیگر [و کم کردن فاصله طبقاتی] با اجرایی کردن برنامه تعدیل اقتصادی، امدادرسانی مالی، از راه انفاق به طبقه پایین جامعه و بازداشتن طبقه مرفّه از اتراف [بی‌بندوباری در مصرف] و تجمل‌گرایی و به رخ کشیدن ثروت». (همان، ج 2، ص 384)
 

ای وای که تو چقدر می فهمی! که در بلندای سبک باری ساحل ها، و بلندپروازی ملکوت اعلی، چه سان در اندوه شکم های گرسنه و نیازهای برآمده، حرف آخر دردمندان جهان را گفتی، و ریشه ی همه بدی ها و زشتی ها را در نامردی دارایان و شکمبارگی مُترفان و مُسرفان دانستی. تو را من می ستایم، و بر این ستودن، می بالم.
  گزارش های روایی از خاندان نبی (ع)

1.     قال رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: لَا صَلَاةَ لِمَنْ‏ لَا زَكَاةَ لَهُ (بحار الأنوار (ط - بيروت)،ج‏93، ص29)؛ «کسی که زکات نمی دهد، نماز [پذیرفته شده] ندارد».

2.    قال الصادق (ع):‏ «مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ شَيْئاً أَشَدَّ عَلَيْهِمْ‏ مِنَ‏ الزَّكَاةِ وَ فِيهَا تَهْلِكُ عَامَّتُهُمْ». (الكافي،ج‏3، ص497)؛ خداوند چیزی دشوارتر از زکات بر این امّت واجب نکرده، و عامّه مردم در اجرای آن هلاک [ و وامانده] شدند. 

3.      أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ: «إِذَا أَرَدْتَ‏ أَنْ‏ يُثْرِيَ‏ اللَّهُ مَالَكَ فَزَكِّهِ وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ يُصِحَّ اللَّهُ بَدَنَكَ فَأَكْثِرْ مِنَ الصَّدَقَةِ» (بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج‏82 / 164)؛ اگر می خواهی خداوند اموالت را افزایش دهد، زکات اش را پرداخت کن؛ و اگر بخواهی تن ات سالم بماند، صدقه دادن را افزایش ده.

4.     قَالَ الصَّادِقُ ع‏ إِنَّمَا وُضِعَتِ‏ الزَّكَاةُ اخْتِبَاراً لِلْأَغْنِيَاءِ وَ مَعُونَةً لِلْفُقَرَاءِ وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِيَ مُسْلِمٌ فَقِيراً مُحْتَاجاً وَ لَاسْتَغْنَى بِمَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ إِنَّ النَّاسَ مَا افْتَقَرُوا وَ لَا احْتَاجُوا وَ لَا جَاعُوا وَ لَا عَرُوا إِلَّا بِذُنُوبِ الْأَغْنِيَاءِ (من لا يحضره الفقيه،ج‏2، ص7)؛ زکات، تنها به این دلیل مقرر گردید، تا آزمونی برای ثروتمندان و کمک به تهیدستان باشد؛ و اگر مردم زکات اموالشان را پرداخت می کردند، هیچ مسلمانی فقیر و نیازمند نمی ماند، و به سبب آن بی نیاز می شدند؛ و مردمان، فقیر و نیازمند و گرسنه و برهنه نشدند، مگر به خاطر گناهان زراندوزان».

5.    قَالَ الامام الکاظم (ع‏): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَضَعَ الزَّكَاةَ قُوتاً لِلْفُقَرَاءِ وَ تَوْفِيراً لِأَمْوَالِكُمْ‏. (الكافي (ط - الإسلامية)،ج‏3،  498)؛ «خداوند عزّ و جلّ زکات را برای تأمین غذای فقیران و افزایش اموالتان قرار داد».

کد خبر 2981

برچسب‌ها

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.