در تنگنای ناباوری

مجموعه پژوهش های قرآنی با عنوان شناسنامه پارسایان با قلم دکتر فرهاد ترابی، دکترای علوم و قرآن و حدیث و معاون نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های استان البرز منتشر شد.

به گزارش روابط عمومی پویش ملی در بهشت؛ مجموعه پژوهش های قرآنی با عنوان شناسنامه پارسایان با قلم دکتر فرهاد ترابی، دکترای علوم و قرآن و حدیث و معاون نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های استان البرز منتشر شد.

قسمت بیستم: در تنگنای ناباوری

«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً ‏» (طه/۱۲۴)؛ هر که از یاد من روی گرداند، بی گمان، برای او زندگی تنگ دامنه ای باشد.

این آیه، سخت تکان دهنده و بیم آور است؛ زیرا خداوند دادگر، سرنوشتی برای رویگردانی از یادکرد خود گوشزد می کند که این جهان و آن جهان ما را در هم می پیچد، و این هشدار را بی میانجیِ فعل قُل، و با ضمیر یای وحده ذِكْري، می آورد.

کلیدواژه  ضَنْک، به معنای تنگی و تنگنایی است. (مفردات/۵۱۲) و رویگردانی از یاد خدا، به این معناست که آدمی، با وجود جلوه گری میلیاردها پدیده شگفتی آور و بهنجار، چشم خود را باز نکند، و خرد خویش به کار نگیرد، تا پس زمینه این همه زیبایی پر فرّ و فروغ را بنگرد. از آب اعجازگر هستی گرفته، تا دشت و دریا و سپهر گردون، ابر و باد، مهر و ماه، و هوایی که دم و بازدمش جان افزاست، و حس برتر جانوران بسشمار دریاها و جنگل ها و بیشه ها، بی شمار گل ها و گیاهان، با زیبایی های چشم نواز، و شکل هندسی اندام ها و بافت و آراستگی و درهم تنیدگی پیکره شان؛ ندیدن کان و سرچشمه این همه شگفتی های پرشکوه و فروغ، آدمی را از مرزهای انسانِ خردورز و زیباپسند به زیر آورد، و در دلتاهای پست بی خبران جای دهد.  «اولئک کالانعام بل هم أضل» (اعراف/۱۷۹)

با صدهزار جلوه برون آمدی که من       ***         با صدهزار دیده تماشا کنم تو را

 این ندیدن و نشنیدن و بی خردی، زندگی را در یک گردونه تنگْ دامنِ خور و خواب و شهوت بسته می دارد، و مجال برون شدن از سرای سرشتین ملموس، و گذر به جهان لایتناهای روحانی را نمی دهد. آنگاه زندگی با همه آسایش و فراخنایی اش، به زندانی تنگ و تاریک، باژگونه می شود، آن وقت است که آرامش درونی رخت بر می بندد، و افسردگی و دلمردگی، پیالۀ روزمرگی را پر می کند، و آنگاه با نیشتری، کوزه عمر خود می شکند، تا از تنگی زنده بودن، به فراخنایی نبودن، راهی باز کند، یا به ناکجا آبادی جز اینجا که هست، پناهنده شود؛ و این سرنوشت کسانی است که از درون خود، دریچه ای به امتداد جهان معنا و کرانه های پرشکوه خداباوری در عینیت زندگی، نگشوده باشند: جهان بینی از اویی و به سوی اویی [إنا لله و إنا إلیه راجعون] و این همان نقطۀ جدایی خداباوران از کافران است. این جهان بینی، زندگی تنگواره مادی را به حیات طیبه توفنده و شورانگیز دگرگون می کند، حیاتی که در آن همه چیز، زیبایی است، رنج ها و گنج هایش، تلخی ها و شیرینی هایش؛ و گرانبارترین مصیبت ها در آن، چیزی جز زیبایی دیده نمی شود. [ما رأیت الا جمیلا]

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از از اوست     **     عاشقم بر همه عالم که عالم از اوست

به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است    **           به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست

غم و شادی بَرِ عارف چه تفاوت دارد        **              ساقیا باده بده شادیِ آن کاین غم از اوست

سعدیا گر بکند سیل فنا خانه عمر     **                   دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست

کد خبر 9305

برچسب‌ها

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.