مدل زندگی مومنانه، سبک زندگی قرآنی

این مجموعۀ پژوهشی کاربردی، با عنوان مدل زندگی مومنانه، با قلم آقای دکتر فرهاد ترابی، معاون دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های استان البرز نگارش یافته است.

به گزارش روابط عمومی پویش ملی در بهشت؛ این مجموعۀ پژوهشی کاربردی، با عنوان مدل زندگی مومنانه، با قلم آقای دکتر فرهاد ترابی، معاون  دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های استان البرز نگارش یافته است.  از درگاه خداوند منّان سپاسگزارم که توفیقی دست داد تا به الگوی رفتاری قرآنی، با عنوان مدل زندگی مؤمنانه بپردازیم

طلیعه دلپسند سوره مبارکه مؤمنون، تنسیقی زیبا از ویژگی های گروهی پرنیان وش را به رشته کشیده که به شفّافیّت آب و سپیدی دُرّ شاهوار، انسانیت تمام را به تصویر کشیده است.
 

«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»: در این کریمه، سه واژه به کار رفته است که می بایست با کالبدشکافی دقیق اتیمولوژیکی (فقه اللغه) به ژرفای مراد و گوهر معنا راه یابیم.
 

واژه «قَد»، از حروف تنفیسی و تحقیقی است؛ و نقش آن در جمله ها، زدودن تردید و نگرانی و نشاندن امید در دل های اندوهبار و دغدغه مند است. این واژه جایی به کار می رود که بخواهد برای وقوع فعلی تضمین دهد، و شنونده را از غمبارگی تشویش و تردیدِ این که چه خواهد شد، گره گشایی می کند.
 

« أَفْلَحَ»: احمدبن فارس در مقاییس اللغه می نویسد: «واژه " فَلح" دارای دو معناست: یکی، شکافتن، و دیگری، پیروزی و ماندگاری» .( معجم مقاييس اللغة ؛ ج‏4 ؛ ص450) بنابر معنای نخست، برزیگران را فلّاح نام نهاده اند، زیرا آنان زمین را می شکافند و در آن بذرها و دانه ها را برای رویش می پاشند. ما نیز، در مسیر زندگی با فراز و نشیب های فراوانی روبرو می شویم، و احیاناً برای رسیدن به اهداف خویش، با موانعی چند برخورد می کنیم، و ناگزیر، به صف مشکلات زده، راهی به سوی هدف می گشاییم. این سدّشکنی را فَلاح گویند.

امّا بنابر معنای دوّم، موفّقیتی ارزشمند است که ماندگار و همیشگی باشد. پیروزی بادوام و جاودانه،.  پس فلاح به این معنا، دستیابی جاودانه به هدف و مقصود است. کامیابی همیشگی و ماندگار؛ پس پیروزمندان جاودانه ی حیات بشری، مؤمنانند.
 

با این تحلیل لغوی، واژه فلاح، در معنای نخست، از میان برداشتن موانع رستگاری، و در معنای دوّم، درآغوش کشیدن آرزو و وصال جدایی ناپذیر مطلوب است. آنچه به نظر می رسد، این است که معنای دوّم با آیه مورد بحث، سازگارتر است.
 

«الْمُؤْمِنُونَ»: اسم فاعل از ریشه "أمن" به دو معنای آرامش درونی، و باور مسلّم آمده است. (معجم مقاييس اللغة ؛ ج‏1 ؛ ص133؛ مفردات ألفاظ القرآن ؛ ص90) این دو معنا نزدیک به هم بوده، و با حرف باء متعدی می شود. مانند: الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب‏؛ آمنوا بالله و رسله. این قسم از ایمان ویژه انسان و موجودات مختار است، و آیین های الهی بر مبنای این معنا از ایمان استوارند. ایمان در آیه به همین معناست
 

علامه طباطبایی در تبیین آیه می نویسد:  «كلمه" ايمان" به معناى باور و تصديق به چيزى و التزام به لوازم آن است، مثلا ايمان به خدا در واژه‏هاى قرآن به معناى تصديق به يگانگى او و پیامبران اش و تصديق به روز جزا و بازگشت به سوى او و تصديق به هر حكمى است كه فرستادگان او آورده‏اند. البته تا اندازه‏اى‏ با پيروى عملى، نه اين كه هيچ پيروى نداشته باشد، و لذا در قرآن هر جا كه صفات نيك مؤمنين را مى‏شمارد و يا از پاداش نیکوی آنان سخن مى‏گويد، به دنبال ايمان، عمل صالح را هم ذكر مى‏كند، مثلا مى‏فرمايد:" مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً" و يا مى‏فرمايد:" الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى‏ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ" و آيات بسيار زياد ديگر. پس صرف اعتقاد، ايمان نيست، مگر آن كه به لوازم آن چيزى كه بدان معتقد شده‏ايم، ملتزم شويم و آثار آن را بپذيريم». (المیزان، ج15، ص6)
 

اما اگر واژه ایمان بدون حرف باء متعدی شود، یعنی دارای مفعول بی واسطه باشد، در این صورت، به معنای امان و امنیت خواهد بود، و اسم المؤمن خداوند در آیه 23 سوره حشر که می فرماید: «هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ» به معناى كسى است كه به تو امنيت بدهد، و تو را در امان خود پاسداری کند.

 بنابراین، خداوند آن ذاتی است که به جهان هستی و انسان امنیت می بخشد؛ که گاهی این امنیت، تکوینی و طبیعی است، مانند آیه «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ»(یوسف/64)؛ «وَ أَلْقى‏ فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَميدَ بِكُم‏»، و كوه‏هايى پابرجا را در زمين در افكند تا شما را نجنباند»؛ « وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِه‏؛ و شب و روز و خورشيد و ماه را رام شما گردانيد و ستارگان رام‏شدگانى به فرمان اويند ». این آرامش و امنیت حکمفرما در گیهان هستی با اسم المؤمن خداوند حاصل آمده است؛ و گاهی نیز، این امنیت، تشریعی است، به این معنا که خداوند تعالی قوانین و احکامی را برای هدایت بشر قرار داده است که اگر در زندگی خود به کار گیریم، موجب آرامش و امنیت خاطر خواهد بود. جنان که فرموده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُم» (انفال/24)؛ «هُوَ الَّذي يُنَزِّلُ عَلى‏ عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ (حدید/9)
 

 تفسیر واژه مُؤْمِن در روایات
 عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: لِمَ‏ سُمِّيَ‏ الْمُؤْمِنُ‏ مُؤْمِناً فَقُلْتُ لَا أَدْرِي إِلَّا أَنَّهُ أَرَاهُ يُؤْمِنُ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَقَالَ صَدَقْتَ وَ لَيْسَ لِذَلِكَ سُمِّيَ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً فَقُلْتُ لِمَ‏ سُمِّيَ‏ الْمُؤْمِنُ‏ مُؤْمِناً قَالَ إِنَّهُ يُؤْمِنُ عَلَى اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيُجِيزُ أَمَانَهُ. (المحاسن / ج‏2 / 329 )؛ « امام صادق(ع) از راوی می پرسد: چرا مؤمن را مؤمن گفته اند؟ پاسخ می دهد که نمی دانم، شاید به این دلیل باشد که روز رستاخیز به آن چه از نزد خدا فرستاده شده، باور دارد. امام فرمودند: درست گفتی، ولی نامگذاری مؤمن به این دلیل نیست؛ گفتم: پس به چه علت است؟ فرمود: به این دلیل است که مؤمن از خدا امان نامه درخواست می کند، و خداوند امان او را تصدیق می کند».

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ لِمَ‏ سُمِّيَ‏ الْمُؤْمِنُ‏ مُؤْمِناً لِائْتِمَانِ النَّاسِ إِيَّاهُ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ». (صفات الشيعة، ص 31)؛ « آیا شما را آگاه نکنم که چرا مؤمن را مؤمن نامیده اند؟ زیرا مردم از او نسبت به جان و مالشان در امانند».  

«رُوِيَ‏ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) نَظَرَ إِلَى الْكَعْبَةِ فَقَالَ مَرْحَباً بِالْبَيْتِ مَا أَعْظَمَكَ وَ أَعْظَمَ حُرْمَتَكَ عَلَى اللَّهِ؛ وَ اللَّهِ لَلْمُؤْمِنُ‏ أَعْظَمُ‏ حُرْمَةً مِنْكَ لِأَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ مِنْكَ وَاحِدَةً وَ مِنَ الْمُؤْمِنِ ثَلَاثَةً مَالَهُ وَ دَمَهُ وَ أَنْ يُظَنَّ بِهِ ظَنَّ السَّوْءِ». (بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج‏64 / 71 )؛ « رسول خدا(ص) با نگاه به کعبه فرمودند: آفرین به خانه ای با این شکوه و بزرگی حرمت او؛ و سوگند به خدا که حرمت مؤمن گرامی تر از توست؛ زیرا خداوند برای تو یک حرمت، و برای مؤمن سه حرمت در مال و خون و بدگمانی به او برشمرده است». 

کد خبر 2450

برچسب‌ها

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.